دست مادر

ساخت وبلاگ

 

بادهو هو می کند
میزند در را به هم
نیمه شب از خواب ناز
با صدایش می پرم

ناگهان در باز شد
یک نفر پیشم نشست
روی خواب چشم من
او کشید آرام دست

چشم های کوچکم
بسته شد از ترس باد
حس خوبی پرکشید
گونه ام را بوسه داد

گفت : از مادر نترس
باد مهمان در است
دست های کوچکت
توی دست مادر است

♥♥♥ رز30یاه ♥♥♥...
ما را در سایت ♥♥♥ رز30یاه ♥♥♥ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : پوریا pouryametal بازدید : 1081 تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1392 ساعت: 20:19